1. انگیزه های دوستی بین دختر وپسر(بخش اول-شانزده تا سی)
شانزدهمین انگیزه)از عشق مخلوق به عشق خالق رسیدن:به قول خودشان میخواهند به خدا برسند
این مورد بیشتر در مذهبی ها دیده میشود.به قول خودشان میخواهند به خدا برسند.ببخشید کدام یکی از ائمه وامامان وپیامبران ما از این طریق به خدا رسیدند؟کدام یکی از علما وبزرگان ما از این طریق به خدا رسیدند؟مواظب باشین شیطان برای هرکسی دامی مخصوص خودش میاندازد.
هفدهمین انگیزه) ازدواج موقت: دخترها بدون اذن پدرشان اجازه ازدواج ندارند
دخترها بدون اذن پدرشان اجازه ازدواج ندارند.زیرا دختر یک موجود عاطفی است شرع مقدس اجازه نمیدهد یک دختر بدون اجازه پدرش با پسری مَحرَم شود .دخترخانمها، فریب بعضی از آقا پسرهای شیّاد رو نخورید. اولین و پیشترین کسی که در این جریان آسیب میبیند خودشما هستین.
هجدهمین انگیزه) ارضاء جنسی:هیچ پسری مستقیم نمیگه که من میخام ارضاء جنسی کنم.
بلکه میگه من عاشقتم،دوست دارم ومن معتقد به عشق پاکم و... .
مثلا: خانمی که با گریه میاد میگه شوهرم بعد از دوازده سال منو کت میزنه،تامین جنسیم نمیکنه، تامین مالیم نمیکنه ،چیکار باید کنم؟ ازش پرسیده شد از کی شوهرتون شما رو میزنه؟ میگه از همون اول زندگیمون. میگیم چرا همون اول ولش نکردی؟ میگه چون تنم رو در اختیارش گذاشتم.بهش گفته شده خب ازدواج نمیکردی .گفت ترسیدم آبروم بره.
بیشترین علت دوستی دخترخانمها بخاطر نیاز عاطفی می باشد.
و بیشترین علت دوستی آقا پسر ها بخاطر ارضاء نیاز جنسی می باشد.
نوزدهمین انگیزه) ترحم:دلم براش سوخت.
اون کسی رو نداره ،مامان باباش طلاق گرفتن، سرطان داره،معلوله و... .
در جواب این دوستان پراحساس و دارای قلب رئوف باید گفت که شما که متولی او نیستید،بخاطر اینکه او دچار مشکل بیشتر نشود شما دچار مشکل شوید.بخاطر ترحم ازدواج نکنید.
بیستمین انگیزه) پرکردن اوقات فراغت:کاری نداشتم،حوصلم سرمیرفت،تفریحی نداشتم
و از این قبیل حرفها که اینگونه افراد عمل اشتباهشان را توجیح میکنند.
بیستویکمین انگیزه)تنوع طلبی وایجاد یک اتفاق تازه در زندگی
بیست و دومین) من بزرگ شدم:میخاد ثابت کنه که بزرگ شده
یا به خانوادش یا به دوستاش یا به خودش ( به اصطلاح من هم میتونم)
بیست وسومین انگیزه)کسب در آمد:صرفا برای تیغ زدن
یا نگاه ابزاری به جنس مخالف. یا کلا از جنس مخالف بدش میاد و میخاد جیشون رو خالی کنه
بیست وچهارمین انگیزه) اثبات اعتماد به نفس:برای اینکه میخاد نشون بده من هم بلدم با یه دختر یا پسر دوست بشم
بیست وپنجمین انگیزه)جبران شکیت عشقی، یا شکست اجتماعیتحت فشار کنکور بوده وقبول نشده
با این کار میخاد از فشار خارج شه به آرامش برسه مثلا.
یا شکست عشقی خورده (صرفا به اون قبلیه نشون بده که من تنها نیستم.)
بیست وششمین انگیزه) رفتن به خارج از کشور میره با یه دختر یا پسر رفیق میشه که اون رو هم ببره خارج
بیست وهفتمین انگیزه) نجات دادن دوست:میخاستم دوستم رو از دوست پسرش نجات بدم
که فریبه حرفهاش رو نخوره(دوست دارم،عاشقتم ،فدات شم) خودم باهاش دوست شدم.
پسری میگفت: با دوست خواهرم ارتباط برقرار کردم که از خواهرم اطلاعات بده که خواهرم سالم هست یا نه که خودم دوست خواهرم دوست شدم.
بیست وهشتمین انگیزه)الگو قرار دادن والدین:پدری که با نامحرم ها میگه ومیخنده و شوخی میکنه
مادری که با نامحرم ها میگه ومیخنده و شوخی میکنه
میشن الگوی فرزندشون
بیست ونهمین انگیزه )عقده ای نشدن درپیری: به سن پیری که رسیدم غصهی جوونیم رو نخورم.
«در جوانی پاک زیستن شیوهی پیغمری است»
سی و مین انگیزه)عادت:من به این کار عادت کردم ونمیتوانم این کار را کنار بگذارم (دختر بازی یا پسر بازی)